۱۳۹۰/۰۳/۱۹ | | -
كاشي ايران نمادي كم نظير از آميختگي صنعت و هنر


قرنهاست كه كاشيهاي ايراني با نقشهاي بي بديل، زينت بخش بناهاي باشكوه در ايران و بخش وسيعي از آسياست.
نمونه هاي هنر كاشيكاران ايراني در بسياري از بناهاي مشهور منطقه ديده مي شود و كاشيكاري موجود در مسجد شيخ لطف الله اصفهان و بسياري بناهاي ديگر ايران هر بيننده صاحب ذوق را متحير مي كند.
اگر چه كاشيكاري سنتي ايران را بايد از صنعت جديد كاشي و سراميك جدا كرد اما دو عامل وجود' مواد اوليه مرغوب' و' ذوق و هنر سرشار ايرانيان' عامل پيشرفت هر دو بخش فعال اين صنعت در ايران است.
كاشي و معرق سازان ايراني همچنان با شيوه هاي سنتي كه از نظر كلي فناوري توليد شايد از كاشي سازي مدرن نيز برتر باشد، به كار خود ادامه مي هند و هنر آنها همچنان زينت بخش بناهاي با عظمت در ايران و منطقه است.
نمونه اي از فناوري برتر كاشي سنتي ايران، دوام اين كاشيها در هواي آزاد است كه بتازگي برخي از معتبرترين توليد كنندگان كاشي و سراميك در جهان مدعي دستيابي به تكنيك هاي ساخت كاشي مقاوم در هواي آزاد شده اند، ادعايي كه بايد زمان بگذرد تا اثبات شود در حالي كه نمونه هاي همچنان سالم و شفاف كاشي ايراني از چند قرن پيش بر بناهاي ايران و كشورهاي همسايه مي درخشد و نماد آميختگي هنر و صنعت ايرانيان است.
اگر چه بسياري از كارشناسان معتقدند كه براي صيانت از هنر كاشي و معرق ايران بايد از آميختگي اين هنر صنعت با صنعت جديد كاشي و سراميك جلوگيري كرد اما به نظر مي رسد كه ثبت و ضبط تكنيك ساخت كاشي سنتي بايد مورد توجه جدي قرار گيرد و براي آيندگان محفوظ بماند.
از سوي ديگر جنبه هاي كاربردي مواد اوليه در كاشي سنتي كه منجر به دوام اين كاشي ها شده است نيز بايد مورد توجه صنعت جديد كاشي و سراميك ايران قرار گيرد كه در دو دهه اخير به لحاظ كمي و كيفي رشد چشمگيري داشته و از چند روز قبل نمونه هاي اين پيشرفت در نمايشگاه بين المللي اصفهان درمعرض ديد قرار داده شده است.
در اين ميان آنچه كه بسيار مهم به نظر مي رسد بازاريابي مناسب براي هر دو نوع صنعت كاشي ايران است كه با يكديگر مي توانند ضمن تزيين بناهاي ايران و كشورهاي ديگر به زيباترين و با دوام ترين شكل سنتي، نيازهاي معماري و زندگي جديد را تامين كنند.
بدون ترديد با توجه به فراواني و مرغوبيت مواد اوليه توليد كاشي و سراميك سنتي و صنعتي در ايران، حمايت از اين بخش و حل مشكلات آن زمينه را براي حضور بيشتر در بازارهاي جهان و ايجاد اشتغال در كشور فراهم مي كند.
* نگاهي به سابقه صنعت كاشي در ايران
صنعت كاشي در ايران سابقه اي چند هزار ساله دارد و صنعتگران دوره هخامنشي مبتكر و خالق اين هنر بوده اند.
در زمان اسكندر اين هنر از كشور ايران كوچ كرد و در دوره هلاكوخان به سبكي نو به ميهن بازگشت و در عهد چنگيز و تيموريان، به كمال رسيد و در عهد صفويه به منتهاي عظمت خود دست يافت.
قرنها ركود صنعت كاشي در ايران زمين پس از حمله اسكندر سبب شده كه تا دو قرن پس از ظهور اسلام در منطقه بين النهرين شاهدي بر رواج صنعت كاشي كاري به چشم نخورد.
در حفاري هاي شهر سامرا، پايتخت عباسيان، بين سالهاي 836 تا883 ميلادي بخشي از يك كاشي چهارگوش چند رنگ لعابدار كه طرحي از يك پرنده را در برداشته به دست آمده است.
شبستان گنبد دار مسجد جامع قزوين (509 ه.ق) شامل حاشيه اي تزئيني از كاشي هاي فيروزه اي رنگ كوچك است و از نخستين موارد شناخته شده اي است كه استفاده از كاشي در تزئينات داخلي بنا را در ايران اسلامي به نمايش مي گذارد.
در قرن ششم هجري، كاشي هايي با لعابهاي فيروزه اي و لاجوردي با محبوبيتي روز افزون رو به رو شد و به صورت گسترده در كنار آجرهاي بدون لعاب به كار گرفته شد.
تا اوايل قرن هفتم هجري، ماده مورد استفاده براي ساخت كاشي ها گل بود اما در قرن ششم هجري، يك ماده دست ساز كه به عنوان خمير سنگ يا خمير چيني مشهور است، معمول شد و در مصر و سوريه و ايران مورد استفاده قرار گرفت.
در دوره حكومت سلجوقيان و پيش از آغاز قرن هفتم هجري، توليد كاشي توسعه خيره كننده اي يافت.
مركز اصلي توليد، شهر كاشان بود و تعداد بسيار زياد از گونه هاي مختلف كاشي چه از نظر فرم و چه از نظر تكنيك ساخت، در اين شهر توليد مي شد.
قالب ريزي برخي از كاشي ها به صورت برجسته انجام مي شد در حالي كه برخي ديگر مسطح بود و تنها با رنگ تزئين مي شد.
تكنيك استفاده از لعاب تك رنگ، ادامه كاربرد سنتهاي پيشين بود اما در
دوران حكومت سلجوقيان، بر گستره لعاب هاي رنگ شده، رنگ هاي كرم، آبي
فيروزه اي و آبي لاجوردي و كبالتي نيز افزوده شد.
لعاب زرين فام كه آن را دو آتشه مي خواندند، رايجترين و معروف ترين تكنيك در تزئينات كاشي در اين دوره بود.
مراحل كار به اين شرح بود كه پس از به كارگيري لعاب سفيد بر روي بدنه
كاشي و پخت آن، كاشي با رنگدانه هاي حاوي مس و نقره رنگ آميزي مي شد و
مجددا در كوره حرارت مي ديد و در نهايت به صورت شيء درخشان فلز گونه اي
در مي آمد.
ويراني حاصل از تهاجم اقوام مغول در اواسط قرن هفتم هجري،تنها مدت كوتاهي بر روند توليد كاشي تأثير گذاشت و در واقع هيچ نوع كاشي از حدود سال هاي654-642 ه .ق بر جاي نمانده است.
پس از اين سالها، حكام ايلخاني اقدام به ايجاد بناهاي يادبود كرده و به مرمت نمونه هاي پيشين پرداختند.
نتيجه چنين اقداماتي، احياي صنعت كاشي سازي بود اما با رو به زوال نهادن حاكميت ايلخانيان در اواسط قرن هشتم، عصر طلايي توليد كاشي پايان يافت و كاشي هاي معرق تك رنگ و نه چندان نفيس در رنگ هاي متفاوت جانشين قاب هاي عظيم زرين فام و كتيبه ها شد.
با توجه به وقت گير بودن نصب كاشي هاي معرق، در اواخر قرن نهم هجري تكنيك ارزان تر و سريع تري با نام هفت رنگ، جايگزين آن شد.
اين تكنيك، تركيب رنگ هاي مختلف و متعددي را بر روي كاشي ممكن ساخته
بود.
همچنين در چنين شيوه اي، رنگ ها مجزا بوده و درون مرزهاي يكديگر نفوذ
نمي كردند، زيرا توسط خطوط رنگيني مركب از منگنز و روغن دنبه از يكديگر
جدا مي شدند.
در بسياري از بناهاي تيموريان شاهد رواج مجدد كاشي كاري به شيوه هفت رنگ
هستيم.
مساجد و مدارس صفويه نيز به طور كلي با پوششي از كاشي ها در درون و
بيرون بنا تزيين شده اند.
در عصر صفويه، كاشي هفت رنگ در قصرهاي اصفهان به نحوي گسترده مورد استفاده قرار گرفت و نصب كاشي هاي چهارگوش درون قاب هاي بزرگ، منظره ها يي بديع همراه با عناصر پيكره اي و شخصيت هاي مختلف، به وجود آورد.
در قرن دوازدهم هجري، با روي كار آمدن زنديه عمارت سازي در
اندازه هاي جاه طلبانه بويژه در شيراز، پايتخت زنديان، از سرگرفته شد و
به همين دليل، جنبش جديدي در صنعت كاشي سازي پديد آمد.
در اين عصر، تصاويركاشي ها با نوعي رنگ جديد صورتي، نقاشي مي شود.
بعد از رونق دوره صفويه كاشيكاري ايران سير نزولي طي كرد.
در زمان قاجاريه بعضي از آثار كاشيكاري را تعمير كردند، در اين دوره هيچگونه نوآوري پديدار نشد و كاشيكاري كه انجام شده ظرافت دوره صفويه را ندارد.
در دوره ركود بازار كار كه از زمان حكومت قاجار تا آغاز دولت پهلوي ادامه داشت در گوشه و كنار قصرها يا خانههايي به نام … الدوله … السلطنه يا …. الممالك بدست وارثين معماري سنتي ساخته شد كه در انها از هنر كاشيكاري بهره گرفته شده است.
با استقرار پهلوي اول و آرامش نسبي كشور، شروع ساخت بعضي ساختمانها و تغيير نام اداره 'مضتظرفه' به نام صنايع ملي و تشكيل كارگاهي در اداره صنايع ملي و جمع كردن اساتيد حرفه و فن و تشكيل كلاسهايي براي آموزش نوجوانان زمينه رونق فعاليت هاي هنري فراهم شد.
در سالهاي بعد تعميرات كلي در مساجدي نظير مسجد شيخ لطف الله، مسجد جامع، مسجد شاه(امام ) و مساجدي كه در گذر زمان رو به خرابي رفته بود انجام شد.
پيروزي انقلاب اسلامي و شروع جنگ تحميلي نيز هنركاشيكاري را تحت الشعاع قرار داد.
پس از جنگ كارفرمايان برآن شدند كه از ارزانترين كارهاي هنري بهره برند بنابراين در كاشيكاري مساجد از آجر و كاشي به شكل گل و بوته معرق براي تزيين ديوارهها استفاده كردند.
توجه به امور مذهبي و ساخت مصلاها و اماكن متبركه و زيارتگاهها و نياز توسعه اماكن مذهبي با توجه به استقبال روز افزون مردم و بكارگيري معماري و هنر سنتي در ساخت اين اماكن در سالهاي اخير دوباره زمينه براي رونق معماري سنتي اسلامي ايراني و استفاده از كاشي سنتي كه سازگار با اقليم كشورمان است را فراهم كرده است.
نمونه هاي هنر كاشيكاران ايراني در بسياري از بناهاي مشهور منطقه ديده مي شود و كاشيكاري موجود در مسجد شيخ لطف الله اصفهان و بسياري بناهاي ديگر ايران هر بيننده صاحب ذوق را متحير مي كند.
اگر چه كاشيكاري سنتي ايران را بايد از صنعت جديد كاشي و سراميك جدا كرد اما دو عامل وجود' مواد اوليه مرغوب' و' ذوق و هنر سرشار ايرانيان' عامل پيشرفت هر دو بخش فعال اين صنعت در ايران است.
كاشي و معرق سازان ايراني همچنان با شيوه هاي سنتي كه از نظر كلي فناوري توليد شايد از كاشي سازي مدرن نيز برتر باشد، به كار خود ادامه مي هند و هنر آنها همچنان زينت بخش بناهاي با عظمت در ايران و منطقه است.
نمونه اي از فناوري برتر كاشي سنتي ايران، دوام اين كاشيها در هواي آزاد است كه بتازگي برخي از معتبرترين توليد كنندگان كاشي و سراميك در جهان مدعي دستيابي به تكنيك هاي ساخت كاشي مقاوم در هواي آزاد شده اند، ادعايي كه بايد زمان بگذرد تا اثبات شود در حالي كه نمونه هاي همچنان سالم و شفاف كاشي ايراني از چند قرن پيش بر بناهاي ايران و كشورهاي همسايه مي درخشد و نماد آميختگي هنر و صنعت ايرانيان است.
اگر چه بسياري از كارشناسان معتقدند كه براي صيانت از هنر كاشي و معرق ايران بايد از آميختگي اين هنر صنعت با صنعت جديد كاشي و سراميك جلوگيري كرد اما به نظر مي رسد كه ثبت و ضبط تكنيك ساخت كاشي سنتي بايد مورد توجه جدي قرار گيرد و براي آيندگان محفوظ بماند.
از سوي ديگر جنبه هاي كاربردي مواد اوليه در كاشي سنتي كه منجر به دوام اين كاشي ها شده است نيز بايد مورد توجه صنعت جديد كاشي و سراميك ايران قرار گيرد كه در دو دهه اخير به لحاظ كمي و كيفي رشد چشمگيري داشته و از چند روز قبل نمونه هاي اين پيشرفت در نمايشگاه بين المللي اصفهان درمعرض ديد قرار داده شده است.
در اين ميان آنچه كه بسيار مهم به نظر مي رسد بازاريابي مناسب براي هر دو نوع صنعت كاشي ايران است كه با يكديگر مي توانند ضمن تزيين بناهاي ايران و كشورهاي ديگر به زيباترين و با دوام ترين شكل سنتي، نيازهاي معماري و زندگي جديد را تامين كنند.
بدون ترديد با توجه به فراواني و مرغوبيت مواد اوليه توليد كاشي و سراميك سنتي و صنعتي در ايران، حمايت از اين بخش و حل مشكلات آن زمينه را براي حضور بيشتر در بازارهاي جهان و ايجاد اشتغال در كشور فراهم مي كند.
* نگاهي به سابقه صنعت كاشي در ايران
صنعت كاشي در ايران سابقه اي چند هزار ساله دارد و صنعتگران دوره هخامنشي مبتكر و خالق اين هنر بوده اند.
در زمان اسكندر اين هنر از كشور ايران كوچ كرد و در دوره هلاكوخان به سبكي نو به ميهن بازگشت و در عهد چنگيز و تيموريان، به كمال رسيد و در عهد صفويه به منتهاي عظمت خود دست يافت.
قرنها ركود صنعت كاشي در ايران زمين پس از حمله اسكندر سبب شده كه تا دو قرن پس از ظهور اسلام در منطقه بين النهرين شاهدي بر رواج صنعت كاشي كاري به چشم نخورد.
در حفاري هاي شهر سامرا، پايتخت عباسيان، بين سالهاي 836 تا883 ميلادي بخشي از يك كاشي چهارگوش چند رنگ لعابدار كه طرحي از يك پرنده را در برداشته به دست آمده است.
شبستان گنبد دار مسجد جامع قزوين (509 ه.ق) شامل حاشيه اي تزئيني از كاشي هاي فيروزه اي رنگ كوچك است و از نخستين موارد شناخته شده اي است كه استفاده از كاشي در تزئينات داخلي بنا را در ايران اسلامي به نمايش مي گذارد.
در قرن ششم هجري، كاشي هايي با لعابهاي فيروزه اي و لاجوردي با محبوبيتي روز افزون رو به رو شد و به صورت گسترده در كنار آجرهاي بدون لعاب به كار گرفته شد.
تا اوايل قرن هفتم هجري، ماده مورد استفاده براي ساخت كاشي ها گل بود اما در قرن ششم هجري، يك ماده دست ساز كه به عنوان خمير سنگ يا خمير چيني مشهور است، معمول شد و در مصر و سوريه و ايران مورد استفاده قرار گرفت.
در دوره حكومت سلجوقيان و پيش از آغاز قرن هفتم هجري، توليد كاشي توسعه خيره كننده اي يافت.
مركز اصلي توليد، شهر كاشان بود و تعداد بسيار زياد از گونه هاي مختلف كاشي چه از نظر فرم و چه از نظر تكنيك ساخت، در اين شهر توليد مي شد.
قالب ريزي برخي از كاشي ها به صورت برجسته انجام مي شد در حالي كه برخي ديگر مسطح بود و تنها با رنگ تزئين مي شد.
تكنيك استفاده از لعاب تك رنگ، ادامه كاربرد سنتهاي پيشين بود اما در
دوران حكومت سلجوقيان، بر گستره لعاب هاي رنگ شده، رنگ هاي كرم، آبي
فيروزه اي و آبي لاجوردي و كبالتي نيز افزوده شد.
لعاب زرين فام كه آن را دو آتشه مي خواندند، رايجترين و معروف ترين تكنيك در تزئينات كاشي در اين دوره بود.
مراحل كار به اين شرح بود كه پس از به كارگيري لعاب سفيد بر روي بدنه
كاشي و پخت آن، كاشي با رنگدانه هاي حاوي مس و نقره رنگ آميزي مي شد و
مجددا در كوره حرارت مي ديد و در نهايت به صورت شيء درخشان فلز گونه اي
در مي آمد.
ويراني حاصل از تهاجم اقوام مغول در اواسط قرن هفتم هجري،تنها مدت كوتاهي بر روند توليد كاشي تأثير گذاشت و در واقع هيچ نوع كاشي از حدود سال هاي654-642 ه .ق بر جاي نمانده است.
پس از اين سالها، حكام ايلخاني اقدام به ايجاد بناهاي يادبود كرده و به مرمت نمونه هاي پيشين پرداختند.
نتيجه چنين اقداماتي، احياي صنعت كاشي سازي بود اما با رو به زوال نهادن حاكميت ايلخانيان در اواسط قرن هشتم، عصر طلايي توليد كاشي پايان يافت و كاشي هاي معرق تك رنگ و نه چندان نفيس در رنگ هاي متفاوت جانشين قاب هاي عظيم زرين فام و كتيبه ها شد.
با توجه به وقت گير بودن نصب كاشي هاي معرق، در اواخر قرن نهم هجري تكنيك ارزان تر و سريع تري با نام هفت رنگ، جايگزين آن شد.
اين تكنيك، تركيب رنگ هاي مختلف و متعددي را بر روي كاشي ممكن ساخته
بود.
همچنين در چنين شيوه اي، رنگ ها مجزا بوده و درون مرزهاي يكديگر نفوذ
نمي كردند، زيرا توسط خطوط رنگيني مركب از منگنز و روغن دنبه از يكديگر
جدا مي شدند.
در بسياري از بناهاي تيموريان شاهد رواج مجدد كاشي كاري به شيوه هفت رنگ
هستيم.
مساجد و مدارس صفويه نيز به طور كلي با پوششي از كاشي ها در درون و
بيرون بنا تزيين شده اند.
در عصر صفويه، كاشي هفت رنگ در قصرهاي اصفهان به نحوي گسترده مورد استفاده قرار گرفت و نصب كاشي هاي چهارگوش درون قاب هاي بزرگ، منظره ها يي بديع همراه با عناصر پيكره اي و شخصيت هاي مختلف، به وجود آورد.
در قرن دوازدهم هجري، با روي كار آمدن زنديه عمارت سازي در
اندازه هاي جاه طلبانه بويژه در شيراز، پايتخت زنديان، از سرگرفته شد و
به همين دليل، جنبش جديدي در صنعت كاشي سازي پديد آمد.
در اين عصر، تصاويركاشي ها با نوعي رنگ جديد صورتي، نقاشي مي شود.
بعد از رونق دوره صفويه كاشيكاري ايران سير نزولي طي كرد.
در زمان قاجاريه بعضي از آثار كاشيكاري را تعمير كردند، در اين دوره هيچگونه نوآوري پديدار نشد و كاشيكاري كه انجام شده ظرافت دوره صفويه را ندارد.
در دوره ركود بازار كار كه از زمان حكومت قاجار تا آغاز دولت پهلوي ادامه داشت در گوشه و كنار قصرها يا خانههايي به نام … الدوله … السلطنه يا …. الممالك بدست وارثين معماري سنتي ساخته شد كه در انها از هنر كاشيكاري بهره گرفته شده است.
با استقرار پهلوي اول و آرامش نسبي كشور، شروع ساخت بعضي ساختمانها و تغيير نام اداره 'مضتظرفه' به نام صنايع ملي و تشكيل كارگاهي در اداره صنايع ملي و جمع كردن اساتيد حرفه و فن و تشكيل كلاسهايي براي آموزش نوجوانان زمينه رونق فعاليت هاي هنري فراهم شد.
در سالهاي بعد تعميرات كلي در مساجدي نظير مسجد شيخ لطف الله، مسجد جامع، مسجد شاه(امام ) و مساجدي كه در گذر زمان رو به خرابي رفته بود انجام شد.
پيروزي انقلاب اسلامي و شروع جنگ تحميلي نيز هنركاشيكاري را تحت الشعاع قرار داد.
پس از جنگ كارفرمايان برآن شدند كه از ارزانترين كارهاي هنري بهره برند بنابراين در كاشيكاري مساجد از آجر و كاشي به شكل گل و بوته معرق براي تزيين ديوارهها استفاده كردند.
توجه به امور مذهبي و ساخت مصلاها و اماكن متبركه و زيارتگاهها و نياز توسعه اماكن مذهبي با توجه به استقبال روز افزون مردم و بكارگيري معماري و هنر سنتي در ساخت اين اماكن در سالهاي اخير دوباره زمينه براي رونق معماري سنتي اسلامي ايراني و استفاده از كاشي سنتي كه سازگار با اقليم كشورمان است را فراهم كرده است.
توجه: این پایگاه اینترنتی به صورت شخصی اداره می شود.