۱۳۹۰/۰۱/۲۰ | | محمدرضا جهان مهین -
شهيدرضا شمس آبادي با مرگ سرخش، درخشانترين پرونده مظلوميت ملت ايران را گشود

نوش
آباد باستان - بيست و يكم فروردين ماه سالروز شهادت 'رضا شمس آبادي'
مجاهدي است كه با مرگ سرخش، درخشانترين پرونده مظلوميت ملت ايران را گشود و
فرياد حقخواهي مستضعفان را به گوش جهانيان رساند.
منطقه نوش آباد زادگاه مردان بزرگي چون شهيد 'رضا شمس آبادي ' شاه ستيز شجاعي از خطه نوش آباد است.
اين شهيد والامقام در بيست و يكم فروردين سال 1344با سلاح مرگبار لرزه بر اندام نظام طاغوتيان افكند و با شهادت خود، پرونده مظلوميت مستضعفان تاريخ را بار ديگر گشود.
رضا در سال 1319در روستاي 'شمس آباد' منطقه 'شهر نوش آباد' از توابع شهرستان آران و بيدگل كه در آن روزگار بخشي از منطقه كاشان به حساب مي آمد، چشم به دنيا گشود.
'رضا شمس آبادي' دوران نوجواني را بسختي گذراند و در سال هاي جواني در كنار مادرش 'سيد منور ' نخ ريسي، دروچيني و خوشه جمع كني در امرار معاش به پدرش 'علي اكبر' كمك مي كرد.
وي پس از مدتي به صورت شبانه مشغول تحصيل شد و خواندن و نوشتن را به خوبي فرا گرفت.
رضا، در سن 14 سالگي با از دست دادن پدر، طعم يتيمي را از همان دوران نوجواني چشيد و مشكلات زندگي او چند برابر شد.
ماهنامه سيماي شهر(نشريه داخلي شهرداري كاشان)در شماره 23در مقاله اي با عنوان ' شهيدرضا شمس آبادي فريادي از كوير' نوشته است در سال 1339 كه دكتر ' اميني' عامل امپرياليسم به كاشان سفرمي كند 'رضا ' تصميم مي گيرد كه او را ترور كند، اين شهيد با تهيه يك شيشه اسيد نقشه خود را عملي مي كند امام متاسفانه موفق نمي شود و شيشه اسيد به اتومبيل دكتر اميني اصابت مي كند'.
شهيد شمس آبادي پس از كشتار مردم در قيام 15 خرداد سال 42 و در سن 23 سالگي به علت تنگدستي و نداري چهار بار از خدمت سربازي معاف شد، اما تقدير چنين بود كه صحنه شهادت اين انسان وارسته در كاخ ظلم پهلوي، رقم زده شود.
اين جوان برومند كه اوضاع وطن خود را نابسامان مي ديد، سرمنشا مشكلات ايران را 'محمدرضا پهلوي' شاه خائن و دست نشانده آمريكا مي دانست، تصميم به اعدام انقلابي او گرفت.
او تلاش كرد به استخدام گارد جاويد درآيد، ولي به علت كوتاهي دو سانت قد، موفق به نفوذ در اين گارد نشد، اما با اين وجود اين مجاهد وارسته دست از مبارزه برنداشت و سعي كرد، نقشه خود را به شكل ديگري عملي كند.
شمس آبادي به عنوان سرباز لشكر گارد شاهنشاهي به انجام وظيفه مشغول شد و با اعتقاد راسخ به اينكه 'فقط مرجعيت شيعه است كه مي تواند ملت را نجات دهد' در 21 فروردين سال 1344 تصميم گرفت،به هنگام ورود محمدرضا پهلوي در كاخ مرمر او را به عنوان نماد ظلم2500 ساله شاهنشاهي، هدف آماج گلوله هاي آتشين خود قرار دهد.
اين شهيد بزرگوار با اين هدف، محل كار خود را ترك كرد و در مقابل در ورودي كاخ قرار گرفت، اما به علت تاخير چند دقيقه اي شاه، نقشه و محاسبات او عملي نشد.
وي، هنوز تصميم به اجراي نقشه خود داشت، استوار 'بابايي' كه در پشت يكي از درختها مخفي شده بود، او را مورد هدف قرار داد.
'شمس آبادي' با استقامت فراوان تيرها را به جان خريد و با كوشش بسيار موفق شد، او را به هلاكت برساند.
'رضا ' اين بار با استوار ' آيت لشكري ' روبروي شد و پس از جنگ تن به تن وي را نيز به هلاكت رساند.
شاه خائن كه ترس سرتا پاي وجودش را گرفته بود به سوي دفتر خود فرار كرد و شهيد شمس آبادي او را از محوطه كاخ تا دفترش تعقيب كرد و شاه با دويدن به اين طرف و آن طرف مورد هدف وي قرار نگرفت.
دراين هنگام شمس آبادي با بدني خون آلود مقابل دفتر شاه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسيد.
نويسنده كتاب 'نهضت امام خميني (ره) در باره اين جريان مي نويسد'، رضا شمس آبادي قهرمان كه در پشت ديواره هاي كاخ مرمر به پاسداري گماشته شده بود و با كاخ و دفتر مخصوص فاصله زيادي نداشت، خواست با يك حركت سريع و متهورانه خود را به دفتر شاه برساند و به زندگي ننگين او پايان دهد، ولي افسوس كه رگبار مسلسل دژخيمان و گماشتگان دفتر مخصوص شاه خائن فرصت عملي ساختن اين رسالت مقدس را به او ندادند و آن قهرمان عزيز را در خون پاكش غلطان ساختند'.
رضا شمس آبادي با وجود آنكه بدنش از رگبار مسلسل دشمن سوراخ شده بود و خون از رگهايش فوران مي كرد با نيروي ايمان، بدن ناتوان و پاره پاره خود را به حركت در مي آورد و سينه خيز به سوي دفتر شاه مي رود و فرياد مي زند 'من بايد اين جلاد را بكشم'.
گرچه شاه خائن در جريان اين ترور از مهلكه جان سالم به در برد، ولي او و حاميانش متوجه شدند كه جلاد خون آشام ايران در بين مردم پايگاهي ندارد و آنها رژيمي متزلزل را با كمك عمال خود به زور نگاه داشته اند.
در آن زمان رژيم وابسته طاغوت عنوان كرد كه 'رضا شمس آبادي از نيروهاي حزب توده است كه با اين عمل خواسته شاه با تدبير و دلسوز ملت را از ميان بردارد'.
ايادي رژيم پهلوي پيكر مبارك شهيد شمس آبادي را در مكاني نامعلوم به خاك سپردند تا نشاني از او باقي نماند اما، 'شمس آبادي ' با مرگ سرخ خود درخشان ترين پرونده مظلوميت را گشود و فرياد و ناله مستضعفان تاريخ را با شهادت خود به بار نشاند.
به گزارش ايرنا، اكنون سنگ يادبود اين شهيد بزرگوار در كنار ديگر شهداي شهرنوش آباد درجوار امامزاده 'محمد (ع )' مورد علاقه و احترام مردم قرار گرفته است.
در سي و سومين سال پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ياد و نام مجاهد شهيد رضا شمس آبادي و هزاران شهيد انقلاب اسلامي و دوران هشت سال دفاع مقدس گرامي باد.
منطقه نوش آباد زادگاه مردان بزرگي چون شهيد 'رضا شمس آبادي ' شاه ستيز شجاعي از خطه نوش آباد است.
اين شهيد والامقام در بيست و يكم فروردين سال 1344با سلاح مرگبار لرزه بر اندام نظام طاغوتيان افكند و با شهادت خود، پرونده مظلوميت مستضعفان تاريخ را بار ديگر گشود.
رضا در سال 1319در روستاي 'شمس آباد' منطقه 'شهر نوش آباد' از توابع شهرستان آران و بيدگل كه در آن روزگار بخشي از منطقه كاشان به حساب مي آمد، چشم به دنيا گشود.
'رضا شمس آبادي' دوران نوجواني را بسختي گذراند و در سال هاي جواني در كنار مادرش 'سيد منور ' نخ ريسي، دروچيني و خوشه جمع كني در امرار معاش به پدرش 'علي اكبر' كمك مي كرد.
وي پس از مدتي به صورت شبانه مشغول تحصيل شد و خواندن و نوشتن را به خوبي فرا گرفت.
رضا، در سن 14 سالگي با از دست دادن پدر، طعم يتيمي را از همان دوران نوجواني چشيد و مشكلات زندگي او چند برابر شد.
ماهنامه سيماي شهر(نشريه داخلي شهرداري كاشان)در شماره 23در مقاله اي با عنوان ' شهيدرضا شمس آبادي فريادي از كوير' نوشته است در سال 1339 كه دكتر ' اميني' عامل امپرياليسم به كاشان سفرمي كند 'رضا ' تصميم مي گيرد كه او را ترور كند، اين شهيد با تهيه يك شيشه اسيد نقشه خود را عملي مي كند امام متاسفانه موفق نمي شود و شيشه اسيد به اتومبيل دكتر اميني اصابت مي كند'.
شهيد شمس آبادي پس از كشتار مردم در قيام 15 خرداد سال 42 و در سن 23 سالگي به علت تنگدستي و نداري چهار بار از خدمت سربازي معاف شد، اما تقدير چنين بود كه صحنه شهادت اين انسان وارسته در كاخ ظلم پهلوي، رقم زده شود.
اين جوان برومند كه اوضاع وطن خود را نابسامان مي ديد، سرمنشا مشكلات ايران را 'محمدرضا پهلوي' شاه خائن و دست نشانده آمريكا مي دانست، تصميم به اعدام انقلابي او گرفت.
او تلاش كرد به استخدام گارد جاويد درآيد، ولي به علت كوتاهي دو سانت قد، موفق به نفوذ در اين گارد نشد، اما با اين وجود اين مجاهد وارسته دست از مبارزه برنداشت و سعي كرد، نقشه خود را به شكل ديگري عملي كند.
شمس آبادي به عنوان سرباز لشكر گارد شاهنشاهي به انجام وظيفه مشغول شد و با اعتقاد راسخ به اينكه 'فقط مرجعيت شيعه است كه مي تواند ملت را نجات دهد' در 21 فروردين سال 1344 تصميم گرفت،به هنگام ورود محمدرضا پهلوي در كاخ مرمر او را به عنوان نماد ظلم2500 ساله شاهنشاهي، هدف آماج گلوله هاي آتشين خود قرار دهد.
اين شهيد بزرگوار با اين هدف، محل كار خود را ترك كرد و در مقابل در ورودي كاخ قرار گرفت، اما به علت تاخير چند دقيقه اي شاه، نقشه و محاسبات او عملي نشد.
وي، هنوز تصميم به اجراي نقشه خود داشت، استوار 'بابايي' كه در پشت يكي از درختها مخفي شده بود، او را مورد هدف قرار داد.
'شمس آبادي' با استقامت فراوان تيرها را به جان خريد و با كوشش بسيار موفق شد، او را به هلاكت برساند.
'رضا ' اين بار با استوار ' آيت لشكري ' روبروي شد و پس از جنگ تن به تن وي را نيز به هلاكت رساند.
شاه خائن كه ترس سرتا پاي وجودش را گرفته بود به سوي دفتر خود فرار كرد و شهيد شمس آبادي او را از محوطه كاخ تا دفترش تعقيب كرد و شاه با دويدن به اين طرف و آن طرف مورد هدف وي قرار نگرفت.
دراين هنگام شمس آبادي با بدني خون آلود مقابل دفتر شاه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسيد.
نويسنده كتاب 'نهضت امام خميني (ره) در باره اين جريان مي نويسد'، رضا شمس آبادي قهرمان كه در پشت ديواره هاي كاخ مرمر به پاسداري گماشته شده بود و با كاخ و دفتر مخصوص فاصله زيادي نداشت، خواست با يك حركت سريع و متهورانه خود را به دفتر شاه برساند و به زندگي ننگين او پايان دهد، ولي افسوس كه رگبار مسلسل دژخيمان و گماشتگان دفتر مخصوص شاه خائن فرصت عملي ساختن اين رسالت مقدس را به او ندادند و آن قهرمان عزيز را در خون پاكش غلطان ساختند'.
رضا شمس آبادي با وجود آنكه بدنش از رگبار مسلسل دشمن سوراخ شده بود و خون از رگهايش فوران مي كرد با نيروي ايمان، بدن ناتوان و پاره پاره خود را به حركت در مي آورد و سينه خيز به سوي دفتر شاه مي رود و فرياد مي زند 'من بايد اين جلاد را بكشم'.
گرچه شاه خائن در جريان اين ترور از مهلكه جان سالم به در برد، ولي او و حاميانش متوجه شدند كه جلاد خون آشام ايران در بين مردم پايگاهي ندارد و آنها رژيمي متزلزل را با كمك عمال خود به زور نگاه داشته اند.
در آن زمان رژيم وابسته طاغوت عنوان كرد كه 'رضا شمس آبادي از نيروهاي حزب توده است كه با اين عمل خواسته شاه با تدبير و دلسوز ملت را از ميان بردارد'.
ايادي رژيم پهلوي پيكر مبارك شهيد شمس آبادي را در مكاني نامعلوم به خاك سپردند تا نشاني از او باقي نماند اما، 'شمس آبادي ' با مرگ سرخ خود درخشان ترين پرونده مظلوميت را گشود و فرياد و ناله مستضعفان تاريخ را با شهادت خود به بار نشاند.
به گزارش ايرنا، اكنون سنگ يادبود اين شهيد بزرگوار در كنار ديگر شهداي شهرنوش آباد درجوار امامزاده 'محمد (ع )' مورد علاقه و احترام مردم قرار گرفته است.
در سي و سومين سال پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ياد و نام مجاهد شهيد رضا شمس آبادي و هزاران شهيد انقلاب اسلامي و دوران هشت سال دفاع مقدس گرامي باد.
توجه: این پایگاه اینترنتی به صورت شخصی اداره می شود.